هر مشتری که به سمت کسب و کار ما هدایت میشود اصولا دارای دو نوع نیز متفاوت در یک دید کلی است: نیازهای بالفعل و نیازهای بالقوه ، نیلزهای بالفعل همان نیازهایی هستند که مشتری امروز به آنها نیاز دارد و برای برآورده کردن آن به شما مراجعه کرده است و نیازهای بالقوه نیازهایی هستند که مشتری در آینده نزدیک برای برآورده کردن آنها اقدام خواهد کرد ، کالاهای متفاوت از آنچه که مشتری امروز آنها را میخرد ، خدمات اضافه و ... جزو همین نیازهای بالقوه هستند که شما میتوانید با یادآوری آنها به مشتری و اینکه خرید آنها باعث افزایش حجم ریالی فاکتور ، امکان اعطای تخفیفات بیشتر و حفظ مشتری از نوسانات آینده خواهد شد مشتری را ترغیب به خرید نمایید ، توجه داشته باشید بیش فروشی و افزایش عمق فاکتور اگرچه که امروز میتواند به شما برای رفع نیازهای مالیتان کمک کند اما در آینده نه چندان دور فروش شما را کاعش خواهد داد زیرا بیش فروشی باعث میشود مدت زمان خرید بعدی مشتری از شما طولانی تر شود و اگر اقدام به بیش فروشی میکنید باید توجه کنید که در آینده افزایش تعداد مشتریان جدید مهمترین اولویت شما در عملیات فروش خواهد بود.
محمد نجاتی مشاور اقتصادی: چرا خیلی از شرکتها شکست میخورند؟ این سوالی است که هزاران بار توسط افراد مختلف پرسیده شده است و هزاران پاسخ متفاوت هم برای آن مطرح شده است!
میدانید؟ اصولا در دنیا سبستم ها قابل مثال زدن نسبت به یکدیگر هستند!
سیستم بدن را در نظر بگیرید، در رگهای این بدن گلبولهایی وجود دارد که غذا و اکسیژن را به اندامهای بدن منتقل میکنند تا بدن بتواند زنده بماند!
حالا اگر این گلبولها کم باشند و نتوانند میزان کافی از منابع لازم را وارد اعضای دیگر کنند و یا اگر تعدادشان زیاد باشد اما ناقص و به دردنخور! باشند این بدن زیاد زنده نخواهد ماند.
در شرکتهای تجاری و کسب و کارها این گلبولها همان کارمندان شرکت ها هستند و دقیقا اگر تعدادشان بسیار کم و یا بسیار زیاد اما با کیفیت پایین باشد قطعا اطلاعات که مهمترین مواد حیاتی برای بقای اعضای بدنه یک کسب و کار هستند به آنها نرسد ، این اعضا و به تبع آن کسب و کار نابود خواهد شد!
اگر شما یک میوه را نوش جان کنید ، بگذارید زرد آلو را مثال بزنیم ، و این میوه خوشمزه بسیار نرم و شیرین باشد اما آب نداشته باشد احتمالا حس میکنید این میوه سالم نیست! دقیقا کسب و کارها هم همینطور هستند یعنی اگر منابع انسانی یک کسب و کار دچار مشکل باشد اما واحد فروش و مالی به درستی کارشان را انجام دهند احتمالا این کسب و کار سالم نیست و خیلی زود در اولین بحران شکست خواهد خورد. مدیریت سالم یک کسب و کار سالم بستگی مستقیمی به رعایت کیفیت به صورت یکدست و یکپارچه در تمامی واحد ها دارد. حال اگر میزان رقابت در بازار امروز نسبت به گذشته را در نظر بگیریم میبینیم حجم کار در تمام واحدها اعم از تولید ، مالی ، فروش و انبار و حتی منشیگری و ارتباط با مشتری افزایش زیادی یافته ، بطوریکه دیگر نمیتوان آن را با سررسید و کاغذ مدیریت کرد ، درخواست های متنوع مشتری و شدت عصبانیت آنها به دلیل حجم مشکلات روزمره آستانه تحمل را به شدت پایین آورده به گونه ای که حتی برخی از مشتریان فاکتورهای صادر شده و یا قول و قرارهای شفاهی را هم قرار ندارند مگر اینکه شما آنها را ثبت کرده باشید. توصیه میکنم در این شرایط از سیستم هایی استفاده کنید که با استفاده از گزارشات آنها بتوانید به سرعت مشکلات سازمانتان را رصد کنید و کمترین ضرر را بابت عدم کنترلتان بر سیستم و اتفاقات جاری آن متحمل شوید!
من به قانون کارما تردید دارم اما ایمان دارم وقتی روی هدفی متمرکز میشوید حتی زمانی که خواب هستید ذهنتان به صورت مداوم راهکارهای استفاده از فرصت هایی را که در طی روزها و ماه هایی که روی هدفتان متمرکز بوده اید و آنها را دیده اما از یاد برده اید ، بررسی میکند و سعی میکند راهی پیدا کند تا شما از داشته هایی مثل مهارت ، تخصص یا پولتان برای استفاده از فرصت هایی که ذکر شد استفاده کنید ، ممکن است این راه رسیدن به هدف طولانی باشد اما روزگاری خواهد آمد که جرقه شروع موفقیتتان با یک راهکار کارآمد شروع شود و شما سیر موفقیتتان را شروع کنید به شرط اینکه مترکز باشید بر روی هدفی که به هیچ قیمتی حاضر به دست کشیدن از آن نباشید!
در هر تماسی که با من گرفته میشود یک نکته وجود دارد که بعد از بررسی های ابتدایی مشکل مزیت رقابتی در حوزه قیمت به چشم میخورد.
صمیمانه به همه دوستان عزیز توصیه میکنم قبل از اینکه به فکر جذب فروشنده های مجرب باشند اول برای اسلحه این پرسنل ارزشمند و حرفه ای تدارک لازم را ببینند و مطمئن باشند در صورت وجود اسلحه مناسب این نیروهای قدرتمند خود به خود شما را انتخاب خواهند کرد! مزیت رقابتی در حوزه قیمت!
" حتی اگر از چوب خشک فروشنده بسازید اما نتوانید مزیت رقابتی خودتان در حیطه قیمت گذاری را تعریف کنید نخواهید توانست بفروشید ... " لطفا این نکته را بسیار جدی بگیرید!
🔸مدیران اغلب اوقات پیش از داشتن هر گونه آمادگی، پا به دنیای پر رمز و راز مدیریت می‌گذارند. گاهی این اتفاق از روی اجبار می‌افتد. برای مثال به‌دلیل ترک یکی از اعضای کلیدی و مهم از سازمان بلافاصله سازمان به فکر جایگزین کردن می‌افتد و کارمند جوان و بی‌تجربه‌ای را انتخاب میکند.
🔸با این حال نمیتوان مدیریت را در مدت کوتاهی آموخت، زیرا کیفیت مدیریت به میزان شناخت مدیران از خود و مدیریت بستگی دارد. متاسفانه، بسیاری از مدیران بیشتر دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند تا اینکه سطح کیفیت مدیریت خود را ارتقا دهند و بیشتر به مدیریت تمایل دارند به جای اینکه به فکر بهبود کارهایی باشند که از پس انجام آن به خوبی بر نمی‌آیند.
🔸در ادامه به بررسی چهار اشتباه متداولی می‌پردازیم که بسیاری از مدیران مرتکب میشوند.
1⃣ اکثر مدیران کنترل کردن را با اختیار دادن به دیگران اشتباه می‌گیرند. مدیریت از نظر بیشتر افراد به معنای دستور دادن به دیگران است. اما مدیران واقعی امر و نهی کردن به دیگران را فقط اتلاف وقت می‌دانند و ترجیح میدهند تا زمان خود را صرف تشکیل گروه‌هایی کنند که به آنها اعتماد داشته و می‌دانند که از عهده مدیریت کارها بر می‌آیند. یک مدیر موفق شخصی نیست که تمام افراد همیشه از او درخواست کمک کنند بلکه نسبت به تشکیل تیم‌ها آگاهی و اطلاعات کافی دارد و از افراد توانا و با استعداد دیگر به‌منظور تمرکز و یافتن راه‌حل برای مسائل مهم کمک می‌گیرد.
2⃣ برای بسیاری از مدیران عنوان بیشتر از نیازمندی‌های شغل دارای اهمیت است. بیشتر مدیران به عبارت "من مدیر هستم به همین دلیل باید به حرف‌هایم گوش دهید." تکیه کرده و پافشاری می کنند. متاسفانه، اکثر مدیران بیشتر به سرپرست، معاون یا مدیرعامل شدن اهمیت میدهند و مسائل سطحی برایشان اهمیت بسیاری دارد برای مثال می‌خواهند نامشان روی در اتاق مدیریت دیده شود، منظره دفتر کارشان عالی باشد، نامشان در لیست اسامی پیشنهادهای کاری، نفر اول باشد و در ازای انجام کارها و وظایفی که به عهده دارند پاداش‌های کلان دریافت کنند. اما مدیران حقیقی به چنین مسائل پیش پا افتاده‌ای اهمیت نمی‌دهند.
3⃣ مدیران با اینکه نسبت به دیگران کمتر کار میکنند اما انتظاراتشان از هر فرد دیگری بیشتر است. جالب است افراد زمانی که فقط یک کارمند ساده هستند عاشق مقام مدیریت هستند و جالب‌تر اینکه به محض مدیر شدن ناگهان این احساس به آنها دست می‌دهد که باید کمتر از دیگران زحمت بکشند و ضمنا انتظار حقوق، تعطیلات بیشتر و همچنین رفتارهای متفاوتی را از سوی دیگران دارند. اما مدیران واقعی به محض مدیر شدن سخت‌تر از گذشته کار میکنند، به موقع و پیش از سایر کارمندان در محل کار حاضر میشوند و آخرین فردی هم هستند که آنجا را ترک میکنند.
4⃣ بیشتر مدیران رفتاری مشابه رفتار مدیران خود دارند. هیچ مدرسه عملی برای یادگیری نکات مدیریتی در دسترس نیست. کلاس خاصی هم در مقطع متوسطه، دبیرستان یا حتی دانشگاه برای آموزش مباحث مدیریتی وجود ندارد. بلکه مهارتهای مدیریتی از مدیری به مدیر دیگر منتقل میشود و بسیاری از افرادی که پا به عرصه مدیریت می‌گذارند رفتاری مانند مدیرانشان با دیگران دارند. با این حال مدیران واقعی، اغلب روش‌هایی را به‌کار می‌برند که مدیرانشان برای مدیریت استفاده میکردند. به تاکتیک‌هایی که دارای انگیزه بوده فکر میکنند و تاکتیک‌های دارای نقص را هم بررسی کرده سپس بر اساس تجارب خود، درباره چگونگی مدیریت اطرافیان تصمیم‌گیری میکنند. آنها دائما به فکر افزایش مسوولیت پذیری در کارمندان و یافتن راه‌هایی برای تقویت کارآیی خود هستند.
ما در کشوری زندگی میکنیم که #رسوم بسیار زیادی بر آن حاکم است ، آنهم در جهت کمک به دیگران... از قاشق زنی چهارشنبه سوری تا #نذری ایام محرم و ... همه شاید در جهت کمک به هموطنانی تدوین شده است که نیاز به کمک دارند ...
مکانیسم اجتماعی #کمک به دیگران در خون ما #ایرانی ها نهفته است چه آنکه در خواستگاه اسلام هم چنین حرکاتی به این شدت ملاحظه نمیشود...
اما نکته اینجاست که ما علیرغم این سنت های زیبا واقعا از یک نکته غافلیم ...
#ماهی ها اگر چه انسانهای گرسنه را سیر میکنند اما این سیر شدن در عرض یک شب به پایان میرسد و شاید آغاز یک انحطاط اخلاقی و یا اجتماعی از فردای همان شب به سراغ همان فرد گرسنه خواهد آمد ...
و از آن بدتر اینکه شاید امروز افرادی باشند که سیرند و از سر کاستی اطلاعات فردا به همان ماهی نیازمند ...
کاش خیرینی هم داشتیم که ارزش #سرمایه گذاری بر روی مهارتهای شغلی را میدانستند و در راستای ایجاد مراکز #مهارت آموزی شغلی و #مدیریتی گام برمیداشتند و با آموختن #ماهیگیری به دیگران در همه اقشار از شروع #انحطاط_اخلاقی در قشر ضعیف و شروع ضعف و فقر در قشر متوسط جلوگیری میکردند...
امیدوارم این آرزوی چند ساله را با خود به گور نبرم ... انشاءالله... به یک #خیّر نو اندیش نیازمندیم!!!
بسیاری از مدیران ما امروزه بر این باورند که اگر شرکتشان را چند روز به حال خود رها کنند ، متضرر خواهند شد ...
شاید این عقیده درست باشد اما یک مدیر که ماه هاست کوچکترین استراحتی نکرده است و تمام ایام سال را با استرس پشت سر گذاشته است چگونه میتواند رهبر لایقی برای مجموعه اش باشد ؟
در واقع آنچه مدیران ما از آن غافل هستند ، اداره کردن سیستمی کسب و کارشان است .
واقعیت اینست که تا کسب و کار شما مانند یک ساعت کار نکند ، و اجزای آن ندانند کی و چگونه کارشان را باید انجام بدهند وضعیت خستگی شما به همین شکل خواهد ماند.
برای اداره یک کسب و کار به شکل ایده آل باید موارد زیر را در شرکتتان رعایت کنید:
در استخدام پرسنلتان دقت کنید
از افرا د با تجربه بخواهید سیستم های نرم و سخت افزاری لازم را برایتان پیاده سازی کنند.
نحوه استفاده از این ابزار را به دقت به پرسنلتان آموزش بدهید و حتی افرادی را برای این کار استخدام کنید
شرح وظایف دقیق را برای پرسنل مشخص کنید و به آن پای بند باشید
حتی الامکان شرایط بحرانی را پیش بینی و نحوه برخورد با آن را به پرسنلتان آموزش دهید
با برخورد های نابجا قدرت خلاقیت را از پرسنل نگیرید
به روز باشید و خوب مطالعه کنید
هر از گاهی از شرکتتان دور باشید تا متوجه ایرادهای سیستم گزارش دهی پرسنل به مدیریت شوید
به شرکتتان اعتماد داشته باشید
از تکنولوژی های روز برای گزارش گیری از پرسنل استفاده کنید
برای خلاقیت پرسنل درانجام وظایف پاداش در نظر بگیرید
از مشاوزان زبده برای ساخت سیستم کسل و کارتان استفاده کنید.
کوچ به کسی گفته میشود که در قالب قرارداد بلند یا کوتاه مدت سازمان شما را همراهی میکند و در شرایط بحرانی و یا توسعه شرکتتان کنار شماست ...
کوچ قطعا باید تجربیات زیادی در واحد های مختلف داشته باشد ، البته کوچ های تخصصی که معمولا در یک رشته خاص فعالیت میکنند تعداد بیشتری را از جامعه کوچینگ تشکیل میدهند. به عبارتی کوچ یک مربی است که با همراهی فیزیکی و معنوی میتواند با حل مشکلات پرسنل و مدیران و با انگیزش درست اهداف شرکت را محقق کند.
مشاور کیست ؟
برخلاف کوچ که مستقیما با پرسنل اجرایی شرکت در تماس است مشاور عموما نقش یک همفکر اقتصادی و یا مدیریتی را در سازمان و شرکت ایفا میکند.
مشاور با استفاده از تجارب خود که طی سالها از افراد و شرکتهای مختلف به دست آورده است موقعیت های خطرناک را شناخته و راهکارهای عبور از آنها را در اختیار مدیران میگذارد.
اگر مشکل شما انگیزشیست به سراغ کوچ و اگر مشکل شما در تفکر سازمانی است به سراغ مشاور بروید
معمولا به ویزیتوری که وظیفه سرآوری تعدادی از ویزیتورها و آموزش های اولیه به ویزیتورهای جدید الاستخدام را دارد سوپروایزر گفته می شود . وی نقش کاپیتان رادر یک تیم کوچک حدودا 4 الی 5 نفره بازی می کند که رابط بین ویزیتورها و سرپرست فروش می باشد .از دیگر وظایف وی پرکردن مناطقی از فروش است که فعلا فاقد ویزیتور بوده و نباید خالی بماند . همچنین رفع ایرادات ویزیتورها در انجام فعالیتهای فروش و زبان بدنشان از دیگر وظایف ایشان می باشد .
واقعا سوپروایزر فروش کیست؟!
شخصی است که تمام تلاش و تفکر خود را در جهت افزایش فروش به کمک فروشنده به کار بسته است.
وظایف مهم سوپروایزر فروش مویرگی:
: چک کردن حضور و غیاب پرسنل فروش
چک کردن موقعیت پرسنل در هنگام حضور در مسیرهای تعیین شده به لحاظ سرعت مناسب ویزیت مشتریان و حصول اطمینان از ویزیت شدن حداکثر ممکن مشتریان حاضر در مسیر بازاریاب
ایجاد دلگرمی و انگیزه دهی به پرسنل از طریق نظارت دقیق بر پرسنل فروش
عیب یابی و عارضه یابی فردی هر یک از پرسنل فروش و رفع آن عیوب توسط صحبت ها و مذاکرات مکرر
چک کردن مشتریان هر یک از مسیرها به صورت کاملا تصادفی و حصول اطمینان از رضایت مشتریان نسبت به برخورد و معرفی کالا توسط بازاریاب
تامین منافع پرسنل فروش در مقابل شرکت و بالعکس برای تعدیل جو بین تیم فروش و شرکت متبوع
بررسی دقیق فاکتورها و گزارش کاری تیم فروش در پایان هر روز کاری
ترتیب دادن دوره های آموزشی ضمن خدمت برای بهبود کارآیی تیم فروش بر اسای جمع بندی از نقاط ضعف تیم فروش به صورت ماهانه یا هفتگی
نظارت بر عملکرد افراد تازه وارد و توجه ویژه به ایشان تا زمانی که پرسنل جدید وظایف خود را به صورت دقیق فراگیرند
چک کردن وضعیت ظاهری ، تسلط بر کالاها و کالاهای رقیب ، گویش و زبان بدن ، نیازهای اولیه پرسنل فروش و رفع ایرادات تا حد ممکن و هماهنگی با مدیران مافوق جهت افزایش رضایت بازاریاب از شرکت و بالعکس
مدیریت یکپارچه سیستم در واقع عبارتست از ایجاد یکپارچگی به لحاظ اطلاعات تجاری و عملکرد واحد های سازمانی.
به زبانی عامیانه اگر شما سازمانی متشکل از واحد های تولید، انبار و فروش داشته باشید و برای مثال ظرفیت واحد تولید شما 1000 قطعه در روز و ظرفیت واحد فروش ما 10000 قطعه در روز باشد در اینصورت کل سازمان شما به اندازه تولید 1000 قطعه بهره وری خواهد داشت.
اما از آن بدتر زمانی خواهد بود که شما به اشتباه فکر کنید توان تولید 10000 قطعه را دارید و بر اساس به روز نبودن اطلاعاتتان سفارشی را بپذیرید که خارج از ظرفیت و توان شماست.
این اشتباه ممکن است بر اساس ارزیابی اشتباه از توان مالی در تامین قطعات و یا ارزیابی اشتباه از توان نیروی انسانی تان صورت گرفته باشد.
حال اگر مسئله را تحلیل کنیم یک روند به دست می آید که آن روند به شکل زیر است:
1- به روز نبودن اطلاعات کیفیت عملکرد منابع انسانی که ممکن است به دلیل جو محیط کار یا مشکلات به وجود آمده طی سالها تحلیل رفته باشد.
2- این منابع انسانی تحلیل رفته نمی توانند تولید کافی را انجام دهند اما همچنان حقوقشان باید پرداخت شود و این عدم توانیی باعث ضعف منابع مالی شما در میان مدت میشود.
3-عدم وجود توان مالی کافی ناشی از هزینه های پرسنل و سایر هزینه ها با شما اجازه خرید های عالی مواد اولیه را نمیدهد.
4- تفاوت بسیار زیاد در قیمت خرید منابع و مواد اولیه در حالت اعتباری یا چکی که موجب بالارفتن هزینه های تولید و عدم صرفه اقتصادی آن شده باشد.
5- ناتوانی تیم فروش در کنترل موقعیت های احتمالی نامناسب طرف های قرارداد به خصوص در مواقعی که امکان جایگزین کردن طرف قرارداد وجود دارد. در این هنگام تیم فروش در صورتیکه به بانک مدون مشتریان و یا خریداران بالقوه ای که در ماه های قبل به شما مراجعه کرده اند دسترسی نداشته باشند احتمالا سرعتشان را برای بازاریابی از دست خواهند داد.
6- قرارداد با شکست مواجه شده و در بهترین حالت فقط ضرر مالی به همراه خواهد داشت و شما مقداری موارد اولیه در اختیار دارید که فقط میتوانید آن را بفروشید و قطعات ناتمام به ضرر شما تمام خواهند شد.
7- اگر بدشانسی هم به سراغ شما آمده باشد احتمالا به دلیل عجله و خوشبینی در عقد قرارداد اکنون باید ضرر و زیان هم پرداخت کنید و یا طرف معامله شما به راحتی میتواند از زیر بار تعهداتش شانه خالی کند.
راه حل چیست؟
اگر منابع انسانی تحت نظارت مداوم باشند و کارآیی خود را حفظ کنند.
اگر همواره مدیریت از احوال آنان با خبر باشد.
اگر حقوق به افراد ناکارآمد پرداخت نشود.
اگر اطلاعات مالی همیشه به روز باشد و منابع مولد ضرر سازمان به موقع ترمیم یا حذف شوند.
اگر اطلاعات مالی پرسنل و انبارها و مشتریان در کنار هم تجمیع شده باشند.
اگر همواره بانک مشتریان به روز باشد.
اگر تیم فروش برنامه همیشگی برای پیشبرد اهداف شرکت داشته باشند
اگر قراردادها درست تنظیم شده باشند.
اگر ارزیابی ما از سازمان همواره درست و بی نقص باشد.
آیا باز هم مشکلاتی از این دست خواهیم داشت؟
خوب پس بیایید از ERP استفاده کنیم ...
ERP یک بسته نرم افزاری کاربردی درون سازمانی، جامع و سازمان نگر، ماژولار، استاندارد و شامل یک مجموعه از ماژول‌های یکپارچه، آماده راه اندازی، از پیش طراحی شده و از پیش مهندسی شده ولی قابل تنظیم و پیکربندی بر اساس نیازهای پویای سازمان‌ها است. این راه حل کاملاً انعطاف پذیر، فرآیندگرا و اطلاعات محور بوده و شامل کلیه فعالیت‌ها و فرآیندهای اصلی و مؤثر در ایجاد ارزش افزوده سازمان است. فرآیندهای از پیش تعریف شده در سیستم بر اساس تجربیات و گزینه‌های بر‌تر استخراج شده‌اند.
مزایای ERP
نخستین مزیتی که در کوتاه مدت و پس از پیاده‌سازی ERP میتوان انتظار داشت، کاهش هزینه‌های عملیاتی نظیر کاهش هزینه‌های کنترل موجودی انبار، هزینه تولید، هزینه عملیات حسابداری و ثبت وقایع مالی، هزینه‌های بازاریابی و پشتیبانی است. از دیگر مزایای به کارگیری ERP میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ایجاد یکپارچگی سازمانی از منظر اطلاعاتی و افزایش سازگاری در اطلاعات موجود در سازمان
پیاده‌سازی برنامه‌ریزی منابع سازمان با ایجاد پایه‌ای قوی از انباره داده‌ها. این سیستم دسترسی بهتر و سریع‌تر به داده‌ها را برای مدیریت امکان پذیر می‌سازد و به این ترتیب مدیریت میتواند به سرعت، اطلاعات مورد نیاز خود را جهت اخذ تصمیمات در اختیار داشته باشد.
مهمترین مزیت برنامه‌ریزی منابع سازمان بهبود هماهنگی میان واحدهای سازمان، کاهش وقفه‌های کاری و افزایش کارایی فرآیندهاست.
بهبود تدریجی فرآیندهای سازمانی بر اساس بهترین تجربیاتی که شرکتهای عرضه‌کننده نرم افزار از سازمان‌های مختلف به دست آورده‌اند. ( برگرفته از وب سایت شرکت همکاران)
سراج یک سیستم حمایتی است که اعتقاد دارد روش های بسیاری برای ارتقای سطح کیفی زندگی ایرانیان وجود دارد. به این منظور از سال 1386 و با صرف هزینه های گزاف برنامه ریزی سراج شروع شده و اکنون به آرامی این طرح در حال اجراست. سراج حضور جوانان گرامی را ارج نهاده و دست یاری به سوی همه ایرانیان بلند کرده است.
اولین قدم سراج آموزش های ارزان قیمت است و برنامه های آتی سراج به زودی منتشر خواهد شد.
سراج یک شرکت نیست، سراج یک موسسه نیست، سراج یک عقیده نیست!
سراج یک سیستم است که با بهره گیری از اطلاعات موجود در حیطه علم اقتصاد و با توجه به تمامی شرایط بومی ایران طراحی شده است.
اعضای سراج ، سراجی نامیده میشوند و برای سراجی بودن حتما نباید در محل فیزیکی دفتر سراج حضور داشته باشند.بلکه با رعایت اصول و قواعد سراج می توانند به موفقیت ماورای تصورشان دست یابند.
اصول سراج که در مانیفست سراج درج شده است کاملا از نظر علمی و منطقی قابل دفاع هستند گرچه که بسیار احساسی به رشته نگارش درآمده اند.
سراح یک سیستم مبتنی بر اقتصاد اسلامی به عنوان تنها نظامی که هم منافع فرد و هم منافع اجتماع را در نظر گرفته است طراحی شده و ادعا میکند از طریق این سیستم می توان به موفقیت دست یافت!
سراج حمایت مادی اعضای خود را میپذیرد و در مقابل آن خدماتی مانند مشاوره انلاین در تمامی زمینه های اقتصادی اعم از بورس تا بازاریابی به آنها ارائه میکند اما سراجی شدن یک شخص به معنی لزوم حمایت مادی وی از سراج و پرداخت مبالغ نیست.
حسابهای مالی سراج مبتنی بر سیستم باز بوده و اعضاء می توانند مشاهده نمایند که این یک به یک این مبالغ صرفا برای ایجاد امکانات پشتیبانی اقتصادی از آنها مصرف میشود.
سراجی باشیم و سراجی بیندیشیم تا ایران سربلند باشد...
اولین قدم سراج آموزش های ارزان قیمت است و برنامه های آتی سراج به زودی منتشر خواهد شد.
همانگونه که گفتیم و در مانیفست سراج درج شده است سامانه سراج یک سیستم اقتصادی است اما این مطلب که چگونه میتوان از این سامانه استفاده کرد به شرح زیر خواهد بود:
خدمات مشاوره اقتصادی :
در صورتی که شما قصد دارید یک فعالیت تجاری را راه اندازی کنید اما از موفقیت آن اطمینان ندارید، و یا اگر در کسب و کار خود موفق نیست در هر نقطه از ایران عزیز که هستید میتوانید به صورت زیر عمل کنید:
1- مستندات کاری خود شامل توضیحات کلی، امکانات مادی و یا اعتبار های تجاری را که دارید مکتوب کرده و برای ما به آدرس شیراز- خیابان هدایت ساختمان پرنس طبقه 2 ارسال فرمایید.
2- مستندات کاری خود شامل توضیحات کلی، امکانات مادی و یا اعتبار های تجاری را که دارید مکتوب کرده و برای ما به آدرس ایمیل info@serajsystem.com ارسال فرمایید.
3- با شماره تلفن : 09337010467 تماس گرفته و با کسب وقت قبلی از طریق تلفنی با ما در اتباط باشید.
ما امکانات، شرایط و مشکلات شما را بررسی کرده و به سرعت راهکارهای لازم را به شما ارائه میکنیم.
خدمات کارآفرینی :
در این زمینه کافیست با شماره تلفن09337010467 تماس حاصل فرموده و سرمایه گذار و یا سرمایه پذیر بودن خود ، میزان سرمایه، ایده تجاری و ... را به ما اطلاع دهید.
ما در اولین فرصت با شما تماس میگیریم و نتیجه را به شما اطلاع میدهیم.
خدمات شراکت با سراج :
در این زمینه نیز کافیست با شماره تلفن 09337010467 تماس حاصل فرموده و سرمایه گذار و یا سرمایه پذیر بودن خود ، میزان سرمایه، ایده تجاری و ... را به ما اطلاع دهید. در صورتیکه شما شرایط درج شده در مانیفست سراج را بپذیرید همکار ما خواهید بود و ما با تمام امکانات مادی ، معنوی و عملیاتی خود در خدمت شما خواهیم بود.
بهترین روش برای همکاری با ارائه ایده های منحصر به فرد است. در این روش ما ایده شما را بازاریابی کرده محصولات را پیش فروش کرده و از طریق سود حاصله کارگاه یا بنگاه اقتصادی مورد نظر را راه اندازی میکنیم. در این روش حداکثر سود سراج از سود کل خالص 50 درصد وحداقل 20 درصد خواهد بود که این مسئله با توجه به شرایط مشخص خواهد شد.
در صورت تماس شما و اعلام آمادگی ما در اولین فرصت با شما تماس میگیریم و نتیجه را به شما اطلاع میدهیم.
خدمات مشاوره عملیاتی سراج :
شما در این دوره و پس از طی مدت 16 ساعت خواهید توانست:
+ بهترین بازارها را برای مهارتی که بر آن مسلطید و یا کالایی که در اختیار دارید پیدا کنید
+ مشتریان را جذب کنید و مذاکره ای موفق (حتی در 20 ثانیه ) پیش رو داشته باشید
+ روش های حسابداری اصولی را فرابگیرید و با حذف هزینه های زائد سود بیشتری کسب کنید.
+ از رایانه تان به صورت تجاری استفاده نمایید ، مشتری پیدا کنید، اطلاع رسانی کنید و کسب و کارتان را مدیریت کنید
+ با تحلیل نمودارهای عرضه و تقاضا از بازارهایی مانند (بورس، ارز و طلا ) کسب درآمد کنید و به سایرین هم مشاوره بدهید
+ متدولوژی تبلیغ را فرا بگیرید تا تبلیغاتی کم هزینه، گسترده و موثر داشته باشید!
هزینه دوره : 2.۰۰۰.۰۰۰ تومان دوره خصوصی برای شرکت های تجاری(وِیژه بررسی و برنامه ریزی یک شرکت خاص) : مدت دوره : 16ساعت + یک نسخه از نرم افزار قدرتمند مدیریت یکپارچه کسب و کار تحت شبکه
مشاوره من بی کیفیت نیست ، به همین دلیل رایگان نیست!