تستمونیا در دیجیتال مارکتینگ از دیدگاه مشاوره اقتصادی

خیلی باب شده که پیج های مختلف در اینستاگرام و وبسایت های فروشگاهی، نظرات مشتریان، فیش های واریزی، تصاویر ارسال بار برای مشتریان و چیزهای دیگه ای رو که میتونن اثبات کنن صاحبان پیج  سایت امانتدار مشتریانشون هستند رو با دیگران به اشتراک میگذارن اما با این وجود در بعضی پیج ها این موارد باعث افزایش فروش میشن و در بعضی پیج ها خیر...

حالا دلیلش چیه؟

1- تستمونیا برای کالاهای با طول عمر زیاد کارساز است.

بله درسته، اگر قراره من یک کالای با دوام رو برای بک مصرف مهم بخرم حتما به گارانتی اون محصول، کیفیتش و اعتبار فروشنده دقت خواهم کرد اما اگر اون کالا قراره یک مدت کوتاه مصرف بشه قطعا به این مقدار حساسیت به خرج نخواهم داد.

همچنین اگر قصد من از ارتباط گرفتن با یک شخص به عنوان یک مجری پروژه یا پیمانکار و یا هر عنوان دیگه ای باشه، تستمونیای اون شخص که شامل تصاویری با اشخاص مهم و تاثیر گذار که نشون دهنده سطح روابط بلند بالا و اعتبار اون شخص اعم از چهره های سیاسی و یا سلبریتی ها هست برام مهم میشه اما اگر قصدم یک ارتباط ساده است این موارد خیلی روی من تاثیر گذار نیست.

 

2- کلاهبرداری ها از طریق تستمونیا افزایش یافته است.

در واقع کار خاصی لازم نیست تا بشه تستمونیا ساخت، کارتنهای خالی با شماره و آدرس اشخاص خیالی در حال ارسال، چندتا کارت به کارت و ارائه رسیدش از طریق اقوام و دوستان و یا تصاویر آقای دوربینی طور که میشه عکس گرفتن با آدمهای مهم به هر قیمتی حالا از طریق آشنایان و یا حضور در مراسمی که اون عزیزان در اون حضور دارن اعتباری به ما نخواهد بخشید.

برای از بین بردن این موضوع تداوم این سبک تستمونیا و تصاویر ارسال کالا ( و نه واریز) و تعداد تصاویر مشترک در مکان های مختلف با اشخاص معتبر تا حدی میتونه شک ناشی از ساختگی  بودن این تصاویر رو در مخاطب کاهش بده.

 

3- تستمونیا همه ی راه نیست.

تستمونیا فقط یکی از پارامترهای موثر در خرید مشتری است. اگر زیبایی بصری، مطالب با هویت و درست، تببین رسالت پیج و وبسایت و خیلی چیزهای دیگه ناقص باشن کل این منظره ای که برای لذت بردن و انتخاب شدن توسط مشتری ترسیم کردین(منظور پیج و سایت و مطالبش هست) هرگز موفق نخواهد شد نیاز مشتریان شما رو پاسخ بده.

 

موفق باشید 

محمد نجاتی مشاور اقتصادی و مجری پروژه های دیجیتال مارکتینگ

مفهموم ریتارگتینگ در بازاریابی - مشاور اقتصادی محمد نجاتی

ریتارگتینگ چیست؟
اصولا به دوباره هدف قراردادن مشتربان ریتارگتینگ گفته میشود. اینکه مشتریان قدیمی در چرخه دوباره کسب و کار قرار بگیرند و خرید کنند مهمترین هدف ریتارگتینگ خواهد بود اما المان های تخصصی ریتارگتینگ نیاز به تعریف و تبیین دارند.
در اهمیت این موضوع همین بس که شخصا در کنار یک تیم کارآمد افزایش فروش ۳۶ میلیارد تومانی را توسط ریتارگتینگ تجربه کرده ام.

 

اصول ریتارگتینگ:

۱- شناخت دقیق مشتریان:

بیایید با خودمان صادق باشیم. ما چقدر با جزییات کسب و کار مشتریانمان آشنایی داریم؟
آنها را چقدر میشناسیم؟
با شخصیت فردی و اجتماعی آنها چقدر آشنا هستیم؟
میزان خرید آنها از رقبای ما چقدر است؟
آنها از تمام جزئیات کسب و کار ما راضی هستند؟
آیا ما توانسته ایم رضایت مشتریان را در برخوردهای مکرر کسب کنیم؟
آیا مشتریان ما از آنچه که از ما در شبکه های اجتماعی و وبسایت ما می بینند میتوانند به درک درستی از کسب و کار ما برسند؟

همه اینها سوالاتی هستند که اگر پاسخ آنها را ندانیم و آنها را رعایت نکرده باشیم نخواهیم توانست ریتارگتینگ درستی را به مرحله اجرا در بیاوریم.

خیلی از ما حتی یکبار هم برخی از مشتریانمان را از نزدیک ندیده ایم؟ چند بار به سرکشی های استانی رفته ایم؟

۲- شناخت بازار و خصوصیات جدید آن:
در بهترین حالت بازار و نیازهای آن در کشور ما هر ۴ سال یکبار تغییرات خاصی را تجربه میکنند.
قیمتها ، کالاهای جدید، رقبای جدید، خدمات جدید و حتی انتظارات جدیدی ممکن است در مشتریان ما به وجود آمده باشد.
البته که ما هرگز نخواهیم توانست به همه خواسته های مشتریانمان پاسخ مثبت بدهیم اما باید و لزوما به هر میزان از این خواسته ها که تخصص و کالای ما میتواند آنها را برآورده سازد لبیک بگوئیم.

 

۳- تفاوت ریتارگتینگ در بازار سنتی و دیجیتال مارکتینگ:

ریتارگتینگ در دیجیتال مارکتینگ به این مفهوم است که مشتری که قبلا پیج و یا وبسایت ما را دیده است دوباره به سمت پیج و وبسایتمان جذب کنیم و تا جایی این کار را انجام دهیم که بالاخره مشتری ما را برای خرید و تامین نیازهایش انتخاب کند. این کار از طریق کوکی ها و سشن ها امکان پذیر است و باید برای اجرای آن از عضویت در خبرنامه گرفته تا سیستم های هوشمند تبلیغاتی مانند پلت فرم یکتانت استفاده کرد. اما از آن مهمتر تمرکز کمپین تبلیغاتی ما بر چندباره هدف قراردادن دسته درستی از مشتریان باشد تا جایی که آنها ما را انتخاب کنند و نهایتا ما را به دیگران توصیه کنند.

اما در دنیای سنتی عضو کردن مشتریان در کانال ها و پیج ها، بروز رسانی مکرر اما درست آنها ، تولید و اطلاع رسانی مجدد محصولات ، تماس های تلفنی دوستانه جهت احوالپرسی در ادوار زمانی مختلف، سرکشی حضوری به عنوان مهمترین جزء همه موارد گفته شده و در نهایت ترغیب آنها به اظهار نظر کردن در مورد ما و ترتیب اثر بخشیدن به نظرات آنها است که ریتارگتینگ را معنا میکند.

۴- کمپینگ های تبلیغاتی ریتارگتینگ:
جملاتی مانند "سالهاست که با شماییم..." و جملاتی از این دست زمانی که در تبلیغات مطرح میشوند کمپینگ تبلیغاتی ما را تبدیل به یک کمپین تبلیغاتی ریتارگتینگ میکنند.

چه کسانی باید از ریتارگتینگ استفاده کنند:

در مفهوم سنتی ریتارگتینگ به درد کسانی میخورد که از قبل فعال بوده اند و مشتریانی دارند که میتوانند آنها را دوباره جذب کنند اما در مفهوم نوین آن ریتارگتینگ به درد همه میخورد و میتوانیم از آن نهایت استفاده را ببریم.

با آرزوی موفقیت
محمد نجاتی - مشاور اقتصادی و مجری کمپینگ های دیجیتال مارکتینگ

مشکل در بازاریابی و فروش،  مدیر جریان ساز باشیم!

تفکرات بازار سنتی ما ، بیش از ۳۰ قرن افت و اخیز را تجربه نموده و تجربیات جاری در آن تجربیاتی ارزشمند است اما مشکل شاید این باشد که مدیران ما توان تعمیم آن تجربیات به بازارهای نوین را نداشته باشند ، برای مثال ضرب المثل مشک آن است که خود ببوید ، نه آنکه عطار بگوید ، بیانگر خلق تجربه مشتری و مدیریت آن از طریق سمپلینگ است اما در بازار ما تفسیر به نقش مطلق کیفیت در بازارسازی و عدم تاثیر روش های نوین تبلیغ و ترویج محصول است. در صورتیکه در همین راستا و در قسمت دوم عرایض، ضرب المثلی چون تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد ، که سیاست های ترویج را توصیه میکند به شدت مورد غفلت قرار میگیرد ، آنچه مشکل مدیران ماست البته به نظر حقیر، نداشتن اطلاعات جامع و پرهیز از آموختن است که حکایت فیل در تاریکی را برای پژوهشگر تداعی مینماید . توفیقتان روز افزون