پرسنال برندینگ مهمترین چیزی  هستش که امروزه برای همه ما مطرحه  به خصوص برای کسانی که توی بیزنسشون اعتبار حرفه ایشون تعیین میکنه دیگران ازشون حرفهاشون رو بپذیرند و یا اینکه برای خریدهاشون ازشون چک قبول کنن.

پرسنال برندینگ یک برنامه منظم و شخصیت که هدفش در نهایت خلق یک امضاست، اشخاصی مثل مهران مدیری عزیز و یا ایفلوئنسرهای مختلف و یا شیرینی مثل نرگس کرباسی ارزشمند نمونه های کامل یک پرسنال برند هستند.

پرسنال برند ممکنه در گستره های مختلفی از یک محله گرفته تا تمام‌ جهان مطرح بشه، اما چیزی که مهمه اینه که پرسنال برند اگر وجود نداشته باشه ، اعتبار شما متاسفانه با اولین چک برگشتی از بین میره و به محض اتمام دوره حرفه ای شما و یا پولتون دیگه ازش بهره ای نخواهد برد. 

این مقاله در مورد پرسنال برند اطلاعات خوبی بهتون میده، امیدوارم مطالعش کنید.

 

بیش از دو دهه از مطرح شدن اصطلاح برندسازی شخصی یا پرسونال برندینگ (Personal Branding) می‌گذرد. اما رونق این اصطلاح در چند سال اخیر، شگفت‌انگیز و جالب‌توجه بوده است.

دوره های آموزش برندسازی شخصی در جای‌جای کشور (و جهان) برگزار می‌شوند و افراد بسیاری خود را متخصص پرسونال برندینگ معرفی می‌کنند.

به جرأت می‌توان گفت گسترش شبکه های اجتماعی و ابزارهای دیجیتال مارکتینگ در افزایش این شوق و رغبت موثر بوده‌اند. در دوران جدید به نظر می‌رسد که تبدیل شدن به یک برند شخصی قدرتمند، دیگر به اندازه‌ی گذشته دشوار و گران‌قیمت نیست. حتی کم‌ نیستند کسانی که برندسازی شخصی را با تولید محتوا مترادف فرض می‌کنند و به شما توصیه می‌کنند که با کوشش و پشتکار در تولید محتوا، به سادگی می‌توانید یک برند شخصی قدرتمند بسازید.

ما قصد داریم در چند درس، زوایای مختلف برندسازی شخصی را بررسی کنیم و دیدگاه‌های موجود در این حوزه را با شما به اشتراک بگذاریم.

اما فعلاً به عنوان مقدمه در نخستین درس، کمی درباره‌ی مفهوم پرسونال برندینگ حرف می‌زنیم و می‌بینیم که این بحث از کجا و چگونه شکل گرفته است.

تاریخچه برندسازی شخصی

ظاهراً تام پیترز نخستین کسی است که اصطلاح برند شخصی را به کار برده و درباره‌ی آن مقاله نوشته است (دانلود فایل PDF مقاله تام پیترز). این مقاله در سال ۱۹۹۷ در FastCompany منتشر شد و معمولاً انتشار آن را تولد مفهوم پرسونال برندینگ در نظر می‌گیرند.

تام پیترز در این مقاله تأکید می‌کند که دنیای امروز، دنیای برند و برندسازی است و برندها از هر سو ما را احاطه کرده‌اند. او معتقد است که برندها یک درس بزرگ برای تک‌تک ما دارند. این‌که:  « مستقل از سن، موقعیت شغلی و کسب و کاری که در آن فعالیت می‌کنیم، هر یک از ما باید خود را مثل یک شرکت ببینیم و مانند یک شرکت مدیریت کنیم.» 

تام پیترز مهم‌ترین کاربرد برندسازی شخصی را رشد و پیروزی در دنیای کسب و کار می‌داند و تلاش برای پرسونال برندینگ را مترادف با تلاش برای رشد و موفقیت شغلی و طی کردن سریع‌تر مسیر شغلی در نظر می‌گیرد.

او به نسبت زمان خود (سال ۱۹۹۷) هوشمندی عجیبی به خرج داده و تأکید می‌کند که اینترنت و ایمیل دو ابزاری هستند که می‌توانند در خدمت برندسازی شخصی قرار بگیرند.

اما تام پیترز تنها نام مطرح حوزه‌ی پرسنال برندینگ نیست. نام دومی هم وجود دارد که با چند سال تأخیر پس از تام پیترز، به خاطر نگارش کتاب‌هایی در زمینه‌ی برندسازی شخصی مشهور شده است: پیتر مونتویا (Peter Montoya). او هم دو کتاب برندسازی شخصی نوشته که می‌توان آن‌ها را کتاب‌های کلاسیک پرسونال برندینگ دانست (+/+).

بعید است یک مقاله درباره برندسازی شخصی ببینید که در بخش مرور ادبیات،‌ اشاره‌ای به تام پیترز و مونتویا نکرده باشد.

کتاب‌های مونتویا برای امروز چندان جذاب نیستند. حتی کتاب جدیدتر او یعنی The Brand Called You که در سال ۲۰۰۸ منتشر شده، امروز یک متن قدیمی است که کمتر کسی به سراغ آن می‌رود.

اما با این حال، مونتویا در برندسازی شخصی به نکاتی توجه داشته که امروزه پایه و اساس پرسونال برندینگ محسوب می‌شوند:

یکی از نکات مهمی که مونتویا در کتاب برندسازی شخصی خود به آن اشاره می‌کند، اهمیت انتخاب جامعه هدف است.

او با الهام از مباحث مطرح در مدیریت بازاریابی (بخش بندی بازار و انتخاب جامعه هدف) نتیجه می‌گیرد که در برندسازی شخصی هم باید جامعه‌ی هدف انتخاب شود.

شما نمی‌توانید و نباید برای همه برند شوید. شما باید انتخاب کنید که چه کسی مخاطب شما هستند و روی برندسازی برای این گروه خاص مخاطب سرمایه‌گذاری کنید.

بعد از کارهای تام پیترز و مونتویا، نویسندگان و محققان بسیاری به سراغ برندسازی شخصی آمدند و درباره‌ی آن کتاب و مقاله نوشتند. بعضی از این نویسندگان، کوشیدند از مفاهیم موجود در دانش برندسازی محصول (مثلاً جایگاه برند، هویت برند و آگاهی از برند) استفاده کنند و آن واژه‌ها و اصطلاحات را در دنیای پرسونال برندینگ به کار بگیرند.

گروهی دیگر به صورت مستقل در این باره نوشتند و سعی کردند ادبیاتِ اختصاصیِ برندسازی شخصی را شکل دهند (در نگاه این گروه دوم، برندسازی شخصی با برندسازی محصول و سازمان متفاوت است و باید روش‌های ویژه‌ی خودش را داشته باشد).

گسترش فناوری اطلاعات و ابزارهای ارتباطی (از جمله شبکه های اجتماعی) نسل سومی را هم به این نویسندگان اضافه کرد: کسانی که برندسازی شخصی را معادل مشهور شدن در شبکه‌های اجتماعی در نظر گرفتند و بر این اساس، آموزش برندسازی شخصی را تقریباً معادل آموزش ایجاد یک اکانت پرطرفدار و تلاش برای افزایش مخاطبان آن اکانت فرض کردند.

برگرفته از : motamem.org